مدل 702010

مدل 702010 به درصدهای خاصی از فرآیندهای یادگیری اشاره دارد که به افراد مسیرهای یادگیری موثر را نشان می‌دهد؛ اما نکته اصلی در کاربرد این مدل برای سازمان‌ها و شرکت‌هاست. امروزه می‌توان شیوه‌های مختلفی را برای یادگیری و به‌خاطر سپردن مورد بررسی قرار داد که در مقایسه با یکدیگر دارای درصد اثرگذاری متفاوتی هستند. مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ هم به همین درصدها اشاره دارد که در حال حاضر توجه بسیاری از افراد را برای تاثیرگذاری روی مخاطب، به خود جلب نموده و به یکی از پارامترهای معرفی کاربردی تبدیل شده است. از این رو در ادامه این محتوا قصد داریم با ارائه توضیحات بیشتر در رابطه با مدل 702010، شما را با چیستی، کاربردها و مزایا و معایبی که می‌تواند برای حوزه‌های مختلف به همراه داشته باشد، آشنا کنیم.

مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ چیست؟

بر اساس مدل 702010، یادگیری در 3 دسته صورت می‌گیرد؛ به گونه‌ای که 70 درصد یادگیری از تجربه، آزمایش و تفکر حاصل می‌شود، 20 درصد آن حاصل تعامل و همکار با دیگران است و در نهایت 10 درصد به واسطه آموزش رسمی و راه حل‌های یادگیری برنامه‌ریزی شده به دست می‌آید. به کارگیری این اعداد به منظور نمایش میزان یادگیری موثر از شیوه‌های مختلف است.
در نتیجه این اعداد، می‌توان دریافت که بیشترین بازدهی در محیط انجام کار و در تعامل با دیگران حاصل می‌شود. این مدل عددی در دهه 1980 توسط سه محقق و نویسنده که با مرکز رهبری خلاق، یک موسسه آموزشی غیرانتفاعی در گرینزبورو، کارولینای شمالی کار می‌کردند، ایجاد شد. مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ به عنوان یک دستورالعمل کلی برای سازمان‌هایی که به دنبال به حداکثر رساندن اثربخشی یادگیری و برنامه‌های توسعه خود از طریق سایر فعالیت‌ها و ورودی‌ها هستند، بیشترین ارزش را دارد. به طوری که امروزه در سراسر جهان، از این مدل برای تعریف سبک آموزشی بهره گرفته می‌شود تا میزان بازدهی به مراتب بیشتری حاصل شود.
سازندگان این مدل بر این باورند که تجربه عملی برای کارمندان مفیدتر واقع می‌شود؛ زیرا آن‌ها را قادر می‌سازد تا مهارت‌های مرتبط با شغل خود را کشف و اصلاح کنند، تصمیم بگیرند، به چالش‌ها رسیدگی کنند و با افراد با نفوذ مانند روسا و مربیان در تعامل باشند. از طرفی این سبک یادگیری در عبرت‌آموزی از اشتباهات موثر بوده و سبب بازخورد فوری در مورد عملکرد کارمندان می‌شود. به همین خاطر شرایط ساده‌تری برای یادگیری موثر و سریع فراهم آورده خواهد شد.

کارکرد مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰

با توجه به اینکه آموزش گام اولیه برای انجام هر فعالیتی به شمار می‌رود، باید به گونه‌ای حساب‌شده صورت گیرد تا به خوبی در ذهن مخاطب جا گرفته و برای مدت طولانی ماندگار باشد. از این رو کارکرد مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ توانسته توجه بسیاری از افراد را در حوزه‌های مختلف به خود جلب کند. همانطور که پیش‌تر گفته شد، در این طرح طبقه‌بندی‌شده، 70 درصد از محتوا به واسطه حضور و آزمایش یا به عبارتی تجربه شخصی به یاد سپرده می‌شود‌.
این نحوه آموزش در به کارگیری محتوا هم ایفای نقش می‌کند. به گونه‌ای که افراد می‌توانند به خوبی موقعیت‌های درست برای استفاده از این نوع آموزش را شناسایی کرده و در نتیجه آن در دیگر شرایط به کار بگیرند‌. 20 درصد هم تحت تعامل و ارتباط با دیگران به خاطر سپرده می‌شود و تنها 10 درصد باقی‌مانده مربوط به یادگیری از طریق آموزش آکادمیک با دوره‌های خاص آموزشی حاصل می‌شود.
با این حساب برای اینکه در یک محیط کاری فرآیند آموزش به کارمندان تازه‌کار به درستی صورت گیرد و نتیجه مطلوبی جهت بهبود عملکرد افراد حاصل کند، نیاز به حضور در محل و تجربه شخصی خواهد بود. تعادل در بین آموزش‌های حین کار، ارتباطات اجتماعی و آموزش‌های رسمی، به تازگی مطرح شده و یکی از راهکارهای موثر برای حوزه‌های مختلف است؛ تنها باید در نظر داشت که تفاوت‌های ظریفی می‌تواند نسبت‌های یادگیری را برای انواع مختلف کارمندان، شرکت‌ها و بسترهای به خصوص مطرح کند.

کاربرد مدل 702010 در سازمان

همانطور که گفته شد، مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰، در بسترهای مختلفی برای آموزش به کار گرفته می‌شود؛ که در این بین سازمان‌ها و شرکت‌ها هم برای آموزش به کارکنان خود،‌ نیاز به این مدل یادگیری پیدا می‌کنند. مدل 702010 در توسعه مهارت‌ها و شایستگی‌های تعریف شده که برای موفقیت سازمانی ضروری هستند، مؤثر است. در این روند یادگیری تجربی به کارکنان اجازه می‌دهد تا با چالش‌های واقعی مقابله کنند و آن‌ها را قادر می‌سازد تا مهارت‌های حل مسئله، سازگاری و انعطاف پذیری را توسعه دهند. این سطح از آمادگی به راحتی قابل کسب نخواهد بود.
زمانی که یک کارمند تازه‌کار در محیط کاری قرار می‌گیرد، می‌تواند در کنار 70 درصد آموزش تجربی، با دیگر کارکنان و کارمندان هم ارتباط و معاشرت داشته باشد که خود 20 درصد به 70 درصد اولیه اضافه می‌کند. به همین خاطر کیفیت یادگیری افزایش خواهد یافت. هر چند که می‌توان گفت ورود اینترنت و گسترش کنونی فناوری‌های ارتباطی برای یادگیری آنلاین، دیدگاه صنعت آموزش را نسبت به مدل یادگیری 70-20-10 تغییر داده است. با این وجود سهولت اهمال کاری در این بسترهای آموزشی به مراتب بالاتر بوده که میزان بازدهی را به طور چشمگیری کاهش می‌دهد‌. اینجاست که مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ می‌تواند از قدرت تاثیر خود به طور جدی صحبت کند.

مزایای مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰

با توجه به تعاریفی که نسبت به مدل 702010 گفته شد، طبیعتا می‌توان دریافت که پیروی از این مدل با مزایای متنوعی برای مخاطبان همراه خواهد بود‌. این مزایا در صورتی حاصل می‌شوند که از این مدل برای اولویت‌بندی بهره گرفته شود. در ادامه نمونه‌هایی از اصلی‌ترین مزایای قابل بررسی نسبت به مدل مذکور، مطرح شده است که به شناخت بیشتر شما از تاثیر به کارگیری مدل ۷۰:۲۰:۱۰ کمک خواهد کرد.

افزایش مشارکت و تعامل کارکنان با یکدیگر

از جمله مزیت‌های اصلی مربوط به مدل یادگیری 702010، تاثیر در افزایش مشارکت و حفظ کارکنان است. زمانی که این فرصت به کارکنان داده می‌شود تا از طریق تجربیات دنیای واقعی، نکات و نحوه کار در محیط را بیاموزند، به طور ذاتی ارتباط بیشتری با کار خود می‌گیرند. در نتیجه این ارتباط، حس مالکیت و مسئولیت پذیری تقویت پیدا می‌کند و منجر به رضایت شغلی بالاتر افراد می‌شود.
علاوه بر این، اولویت قرار دادن ۷۰ درصدی در مدل 702010، جنبه یادگیری اجتماعی، همکاری و ایجاد رابطه درست را در بین کارکنان تشویق می‌کند. زمانی که افراد احساس می‌کنند توسط همسالان و مربیان خود حمایت می‌شوند، احتمال بیشتری دارد که نسبت به باقی ماندن در سازمان اشتیاق داشته باشند. از طرفی سطوح تعامل بالا به نرخ گردش مالی کمتر کمک می‌کند، که می‌تواند به شرکت‌ها در صرفه‌جویی هزینه‌ها مهم مرتبط با استخدام و آموزش کمک کند. زیرا در این صورت نیازی به استخدام مربی یا تهیه دوره برای آموزش نخواهد بود

توسعه مهارت‌ها و قدرت پذیرش انتقادی

مدل درصد‌بندی شده برای تاثیر مولفه‌های آموزشی، علاوه بر نقشی که در مشارکت افراد دارد، در توسعه مهارت‌ها و توانایی پذیرش نقد هم موثر واقع می‌شود. مؤلفه یادگیری تجربی به کارکنان اجازه می‌دهد تا با چالش‌های اصلی و نه فرضی مقابله کنند که در این حالت برای پرسش‌یابی، می‌توانند از راهکارهای مختلف بهره گرفته و به شیوه‌ای دست پیدا کنند که بعدها قدرت استفاده دوباره و جایگذاری در دیگر مسئله را داشته باشند. در حقیقت این شرایط میزان سازگاری و انعطاف‌پذیری را توسعه می‌دهد.
علاوه بر این، یادگیری اجتماعی کارکنان را تشویق می‌کند تا از یکدیگر بیاموزند و در این مسیر داده‌های خود را به اشتراک بگذارند. این رویکرد مشارکتی می‌تواند با بحث‌های انتقادی هم همراه باشد. در نتیجه نه تنها قدرت نقد کردن را در افراد پرورش می‌دهد، بلکه توانایی نقدپذیری را هم توسعه می‌دهد. در نتیجه همانطور که کارکنان از یکدیگر یاد می‌گیرند، می‌توانند نقش‌های متنوعی را ایفا کنند که در نهایت به کل سازمان نفع می‌رساند.

بهبود عملکرد و بهره‌وری

در یادگیری با اولویت 70 درصدی، عملکرد و بهره‌وری کارکنان به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می‌گیرد. هنگامی که کارکنان درگیر یادگیری تجربی در محیط کاری می‌شوند، مهارت‌های عملی هم به دست می‌آورند که می‌توان بلافاصله در کارشان اعمال کرد. این رویکرد عملی منجر به بهبود عملکرد شغلی می‌شود، زیرا کارکنان نسبت به توانایی‌ها و مهارت‌های تصمیم‌گیری خود اطمینان بیشتری پیدا می‌کنند.
علاوه بر این، هنگامی که کارمندان با یکدیگر همکاری می‌کنند و بینش خود را به اشتراک می‌گذارند، می‌توانند مشکلات را سریع‌تر و موثرتر حل کنند. این محیط مشارکتی نه تنها عملکرد فردی را بهبود می‌بخشد، بلکه به موفقیت کلی تیم نیز کمک می‌کند.

کاهش هزینه‌های سازمان برای آموزش کارکنان

همانطور که پیش‌تر هم به این مورد اشاره شد، یکی از مزیت‌های قابل توجه در رابطه با مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰، بحث کاهش هزینه‌ها بوده است. در این حالت احتیاجی به استخدام مربی و یا ایجاد بستر آموزشی جداگانه نخواهد بود‌. علت این موضوع هم طبیعتا تبدیل محیط کاری به بستر آموزشی بوده که کارکنان باتجربه‌تر به مربی‌ برای افراد تبدیل می‌شوند‌.
به عبارتی استفاده از تکنیک مذکور عاملی برای حداکثر بهره‌برداری از امکانات موجود است‌. در این صورت طبیعتا شرایط مقرون‌به‌صرفه‌تری برای شرکت‌ها تعریف خواهد شد. در نتیجه می‌توان هزینه‌هایی که می‌باید برای آموزش صرف شود، به دیگر بخش‌های سازمان اختصاص داد. ناگفته نماند که برای بیزینس‌های کوچک که بودجه چندانی هم ندارند، به کارگیری مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰، به نسبت با مزایای بیشتری همراه خواهد بود‌.

حمایت از ابتکارات تنوع و شمول

جدا از مواردی که تا اینجا گفته شد، از دیگر مزیت‌هایی که به واسطه پیاده‌سازی مدل یادگیری 702010 حاصل می‌شود، امکان تقویت ابتکارات و ایجاد محیطی خلاقانه است. با ترویج یادگیری به شکل گروهی و جمعی، شرکت‌ها می‌توانند فرصت‌هایی را برای کارمندان با پیشینه‌های مختلف ایجاد کنند تا با یکدیگر همکاری کنند و دیدگاه‌های منحصر‌به‌فرد خود را به اشتراک بگذارند. این محیط مشارکتی درک و احترام را در بین کارکنان تقویت می‌کند که در نتیجه آن به فرهنگ محیط کار فراگیرتر کمک خواهد کرد.
علاوه بر این، در روند یادگیری تجربی می‌توان چالش‌های ویژه‌ای را که کمتر افراد با آن‌ها مواجه هستند، طراحی کرد و اطمینان حاصل نمود که همه کارکنان به فرصت‌های توسعه دسترسی برابر دارند. با اولویت دادن به تنوع و شمول در توسعه کارکنان، سازمان‌ها می‌توانند نوآوری و خلاقیت را افزایش دهند، زیرا تیم‌های متنوع برای تولید راه حل‌های نوآورانه‌، عملکرد به خصوصی از خود نشان می‌دهند‌. به همین دلیل خلاقیت حدالامکان رشد پیدا می‌کند و ایده‌های جدیدتری مطرح می‌شود.

از طرفی افراد می‌توانند در کنار حضور در محیط، به یادگیری آموزش تخصصی با دوره‌های دیگر بپردازند. به همین دلیل گفتیم که فرصت‌های بیشتری برای متقاضیان تعریف می‌شود‌. به هر حال این مزایا سبب شده تا امروزه حداکثر توجه ممکن نسبت به مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ صورت گیرد که محدودیتی برای بستر کاربردی ندارد.

معایب مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰

با وجود مزایایی که یادگیری به شکل گروهی و جمعی به همراه دارد، گاها معایبی هم تعریف می‌شود. عدم تمرکز افراد روی کار و تقسیم زمان برای آموزش به دیگری، صرف زمان بیشتر برای فرد تحت آموزش، نیاز به رفت‌وآمد به محل کار در دوره آموزشی و مواردی از این دست،‌ گاها به عنوان معایب مدل یادگیری ۷۰:۲۰:۱۰ مورد بحث قرار می‌گیرند. با این وجود گستردگی مزیت‌ها و نتایجی که در طولانی مدت به همراه دارند، سبب شده تا معایب مذکور چندان به چشم نیایند.

به طور کلی و با در نظر داشتن تمامی آنچه که گفته شد، مدل یادگیری 70-20-10 مزایای متعددی را برای توسعه عملکرد کارکنان ارائه می‌دهد که شامل مواردی چون افزایش تعامل، بهبود عملکرد و راه‌حل‌های آموزشی مقرون‌به‌صرفه می‌شود. در واقع به واسطه اولویت دادن به یادگیری تجربی و اجتماعی، سازمان‌ها می‌توانند فرهنگ یادگیری مستمر را که رشد فردی و موفقیت سازمانی را به همراه دارد، پرورش دهند.

از آنجایی که شرکت‌ها بسته به قوانین و نحوه خاص مدیریتی که دارند، پیچیدگی‌های به خصوص خود را برای کارکنان تعریف می‌کنند، اتخاذ مدل 70-20-10 می‌تواند یک مزیت استراتژیک باشد که آن‌ها را قادر می‌سازد تا نیروی کار ماهر، سازگار و متعهد تربیت کنند. پذیرش این مدل نه تنها به نفع کارکنان است، بلکه به موفقیت بلندمدت و پایداری سازمان نیز کمک می‌کند. به همین دلیل امروزه بیشتر سازمان‌ها و شرکت‌های مطرح در عرصه آموزش کارکنان خود تجدید نظر نموده و سراغ مدل 702010 برای آموزش کارکنان خود رفته‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

موضوعاتی که در این مقاله می خوانید

درسنامه

    مقالات مرتبط

    دریافت کاتالوگ

    نام و نام خانوادگی(ضروری)